جشن نفس در رشت برگزار شد
سومین جشن نفس به منظور تجلیل از خانواده های اهدا کننده عضو و تکریم خانواده های گیرنده عضو پیوندی به همت مرکز پیوند دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سالن اجتماعات شهدای نیروی انتظامی رشت برگزار شد.
دکتر شاهرخ یوسفزاده چابک در ادامه یکی از جلوههایی که بشریت به آن افتخار میکند را ایثار جان ذکر کروگفت: بهعنوان یکی از اعضای تیم پیوند باید بگویم زمان اعلام مرگ مغزی یک بیمار جزء سختترین لحظات کاری کارکنان حوزه درمان می باشد.
وی با بیان اینکه مرگ مغزی یعنی آسیب غیرقابل برگشت مغز با وجود حیات سایر ارگانهای بدن که در این شرایط مغز دیگر امکان ادامه حیات ندارد ، تصریح کرد: در چنین شرایطی کادر پزشکی تسلیم است و رساندن این پیام به خانواده چشم انتظار، بسیار سخت و دشوار می باشد.
دکتر یوسفزاده چابک با بیان این مطلب که نخستین واکنش هر کسی در برابر مرگ انکار است و ذهن نمیتواند بهراحتی این امر را پذیرا باشد که امکان بازگشت نیست، یادآورشد: تصمیمگیری در این شرایط برای خانوادههای بیماران دچار مرگ مغزی بسیار سخت خواهد بود.
رییس دانشگاه تصمیم به اهدای عضو را از زیباترین تصاویری که در فضای جامعه به تصویر کشیده می شود عنوان کرد و افزود: افتخار میکنیم که خادم چنین مردمان ایثارگری هستیم.
رییس مرکز آموزشی درمانی رازی نیز در این مراسم ضمن تاکید بر اهمیت ترویج فرهنگ اهدای عضو در جامعه یاد آورشد: هر ساله 5 تا 8 هزار نفر دچار مرگ مغزی میشوند که نیمی از آنها قابلیت اهدا دارند.
دکتر انوش دهنادی مقدم با بیان اینکه در سال 94 تنها 800 مورد اهدای عضو در کشور داشتیم که در سال 96 به 926 مورد رسید، گفت: این آمار نشان میدهد که یک سوم بیماران مرگ مغزی که قابلیت اهدا دارند به مرحله اهدا میرسند.
وی ادامه داد: هر ساله 27 هزار نفر بیمار در کشور چشم به راه عضو پیوندی هستند و هر 2 تا 3 ساعت یکی از آنان جانش را از دست میدهد. هر مورد مرگ مغزی میتواند جان یک تا 8 نفر را نجات بخشد و تا 53 نفر را از معلولیت برهاند.
گفتنی است؛ اجرای نمایشی با عنوان "قلب صدفی" ، سخنرانی والدین یکی از نام آوران گیلانی، اهدا نشان شهروند به خانواده های اهدا کننده عضو، سخنرانی یکی از نمایندگان مردم رشت در مجلس شورای اسلامی، تقدیر از سه تن از ورزشکاران( سفیران اهدا عضو )، از دیگر برنامه های سومین جشن نفس بود./ح
دل نوشته ای به مناسبت سومین جشن نفس
چشمانم را لحظه ای می بندم و لحظه ها سریع می گذرند،
تمام خاطراتم به آنی از جلو چشمانم می گذرد- چه حس غریبی؟ می خواهم بدانم
ای جان شیرین به کجا خواهی رفت؟
همچون قطره آبی به دریای بی انتها؟
همچون ذره خاکی با زمین یکتا؟
همچون صوتی در پژواک کوه ها؟
ناگهان و بی خبر خواهی رفت؟
همچون غبار در باد با گذر زمان؟
می توانی لحظه ای افزون کنی، آن زمان که انا الیه راجعون شد مقتضی؟
آری آری یک راه است راه نجاه- همچو عیسی مرده را روح بخشیدن با اذن خدا
همچو ابراهیم ادهم در آتش شدن- همچو ابراهیم به فرمان خدا واثق شدن
آری آری بخشش و ایثار در راه خدا می کند جاوید آن عشق تو را
رشت، ۹۶/۶/۱۵ ، دکتر انوش دهنادی
نظر دهید